
شهیدمراد على زرینى در بخشی از وصیتنامه خود آورده است “جلوی فساد را بگیرید تا دامنگیر جامعه نشود، در حفظ انقلاب کوشا باشید”.
به گزارش هفتمین دوره کنفرانس بین المللی فناوری اطلاعات و دانش از همدان، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد. «شهید»… همان ستاره خاکنشین همیشه بیدار شبهای خون و آتش که تا لمس شعلههای بصیرت و حقیقت در مقتل عشق رزم عاشقانه کرد تا پیوندی ابدی در بزم عارفانه؛ عشق در منشور نور هشت هزار ستاره درخشان راه عاشقی، مأوای جاودانگیاش را به تصویر کشید تا درس استواری را در دل حادثه بر تارک تاریخ بنشاند، حالا میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… برگ سبزی، تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر افتد. ۴۰۴۱/ تبرک لحظاتمان با شهیدمرادعلی زرینی؛ بسم الله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون مپندارید که شهیدان راه خدا مردهاند بلکه زنده به حیات ابدى شدند و نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود. به نام او که همه چیزم از اوست به نام او که زندگیام در جهت اوست به نام او که زنده به اویم و زندگیام به خاطر اوست. یادم اوست، جانم اوست. معشوقم اوست. معبودم اوست. مقصودم اوست. احساسش مى کنم با قلبم، با ذره ذره وجودم، با تمام سلولهایم. اما بیانش نتوانم کرد. اى همه چیزم، به یادت هستم. به یادم باش که بىتو هیچ و پوچ خواهم بود. اول صحبتم شما مردم حزبالله را خطاب قرار میدهم شمایى که از جان و مال و هستى خویش در راه به ثمر رسیدن انقلاب دریغ نکردید و خود بدرقهکننده فرزندانتان به راه جبهههای نور هستید، به تو مادرى که چندین فرزند خونینبدن خود را با دست خود کفن کردی و حال دعاگوى رزمندگان اسلام هستی. ما رزمندگان از اول که پا در بسیج گذاشتیم میدانستیم که سرنوشتمان چیست، حال من پاى در معراج شهادت میگذارم و به زودى از این زندان رهایى مییابم و به منزلگه مقصود خواهم رسید و خوشحالم خداوند فوز عظیمى نصیبم کرد. قسمت دوم سخنم با دوستانم است آنهایى که مرا در این راه قرار دادند و تا آخر با من بودند، به آنان میگویم اگر چه من مى روم ولى هیچ گاه شما را فراموش نمیکنم، حقتعالى به شما پاداش عظیمى خواهد داد. از شما میخواهم که بعد از من چند چیز را انجام دهید اول آنکه پیر جماران را تا آخر همراهی کنید، هیچ گاه او را تنها نگذارید که از دست شما ناراضى باشد دوم مسئله جنگ است که توجیه نمیپذیرد با هیچ توجیهى نمیتوان از آمدن به جبهه منصرف شد و اینک وقت آن است که با قدرت تمام بر دشمن پیروز شویم چشم هزاران هزار نفر از خانوادههاى شهدا و جانبازان و مصدومان جنگ به شما دوخته شده است پس مردانه بجنگید و از فکر دنیا بیرون بیایید. جلوی فساد را بگیرید تا دامنگیر جامعه نشود، به طور انقلابى جلوی افرادى را که میخواهند فساد را رواج دهند بگیرید، آبروى شهیدان عزیزمان را حفظ کنید و نگذارید خون آنها را پایمال کنند. در حفظ انقلاب کوشا باشید تا خداوند متعال شما را در آن دنیا ببخشد. به خانواده گرامیام عرض میکنم که خود را براى تحمل رنجها و مصیبتها و نارواییها آماده سازید و دلى قوى داشته باشید که قادر یکتا پشتیبان و نگهبان شماست و تنها اوست که شما را از شر دشمنان نجات میبخشد و عاقبت شما را به خیر میگرداند. به خدا قسم که کامى شیرینتر و بالاتر و برتر و بزرگتر از شهادت برایم وجود ندارد که آن هم خدا میداند بزرگترین آرزوی من بود چون فقط با شهید شدن در راه رضاى او مىتوانستم مورد رحمت ایزدى قرار بگیرم. راه شهداى اسلام را ادامه دهید و براى ما ناراحت نباشید که ما راه شهید بزرگوار حسین ابن على(ع) را ادامه دادهایم براى ما سیاه نپوشید چون پوشیدن سیاه فقط باید به خاطر امام حسین (ع) باشد. فرزندانم را خوب تربیت کنید تا انشاءالله اسلحه گرم ما را زمین بردارند و با دشمن بجنگند. پایان پیام/ ۸۹۰۰۱